مشتعل

عشق علی

مشتعل

عشق علی

مشتعل
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «امام علی» ثبت شده است


من را سر راه او گدا بنویسید

مدیون عطای مرتضی بنویسید

من وصله ی ناجور و سیاهی هستم

من را ز علی کمی جدا بنویسید

در دفتر عاشقی و در فصل جنون

در صفحه ی نوکران مرا بنویسید

(ایوان نجف عجب صفایی دارد)

این را وسط عرش خدا بنویسید

با ذکر علی ز هر خطر باکی نیست

من را وسط درد و بلا بنویسید

تا شاه کرم هست و امیر دل من

اصلا ز منه گدا چرا بنویسید؟

او را نه خدا بلکه بشر باید خواند

او را نه بشر بلکه خدا بنویسید

بهتر ز خدا نمیتوان حرفی گفت

او را شه ملک لافتی بنویسید


۶۲ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۴۱
مصطفی شالباف

رحمتت باریده بر دل بی نیازم از جهان

آنقدر دارم که می بخشم،که بارانی شدم

۵۸ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۳۱
مصطفی شالباف


از کرامات مرتضی این است

که کسی چون مرا کند شاعر

۳۰ موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۲۴
مصطفی شالباف
هر شیعه ایی ز نور رخ حیدر است و بس

این دل همیشه بر در او نوکر است و بس

در درس عشق ، روز نخست و شروع درس

گفتم به این دلم که علی دلبر است و بس

حیدر امیر قلب و دل یاس مصطفی

زهرا برای شاه جهان همسر است و بس

هر شیعه زیر سایه ی لطف ابوتراب

این سایه زیر چادر این مادر است و بس

حب المتین که راه نجات دو عالم است

از تار و پود گوشه ی این معجر است و بس

گر چه حسن ، حسین و ابالفضل بوده اند

اما انیس قلب پدر دختر است و بس

هر کس رسد به منزلت یوسف نبی

تازه غباری از قدم قنبر است و بس

فرمانده ی تمام قوای دو عالم است

سرلشگر سپاه خدا صفدر است و بس

 هر کس که شد محب شما مرتضی علی

کارش همیشه با می و با ساغر است وبس

وصف علی و درک مقام ابو تراب

در انحصار خالق و پیغمبر است و بس


۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۱ ، ۱۳:۰۰
مصطفی شالباف
علی امام من است و منم غلام علی

شراب ناب خدا می چکد ز جام علی

تمام جنت اعلا و هر چه در او هست

تمام آن شده یک جا ققط به نام علی

زمین به لرزه در آمد ،و موج دریا شد

در آن زمان که زمین خورده یک دو گام علی

علی مع الحق و حق ز حیدر کرار

و غیر او نا حق ، و حق تمام علی

به جان هر چه جوانمرد هست نمی دانم

خدای من چه بگویم من از مرام علی

دلم کبوتر مشهد گهی کبوتر اوست

دلم ز بام علی می پرد به بام علی

پری زدم به هوایش ولی نمی دانم

چگونه شد که شدم من اسیر دام علی

۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۱۸
مصطفی شالباف
جو دل من از عشق تو طوفانی ست

خورشید دلم به اذن تو نورانی ست

اخبار هواشناسی دل می گفت

این دل ز غم تو تا ابد بارانی ست

از عشق تو دریای دلم مواج است

اعلام شده که وضع من بحرانی ست

تا نام تو گفته ام دلم زلزله شد

عمریست که حاصل دلم ویرانی ست

آتش زده بر کل وجودم عشقت

آقا به خدا که آتش سوزانی ست

محکوم به حبس ابدم ،این دل من

در بند دو ابروی شما زندانی ست

تا کور شود هر آنکه نتواند دید

گویم که به غیر تو کسی مولا نیست

۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۳۹
مصطفی شالباف
بوی بهشت از بوی اوست

راه جنون گیسوی اوست

هر که شده عبد خدا

سرمست از یاهوی اوست

مولود کعبه حیدر است

پس قبله ی من سوی اوست

او ضامن هر شیعه ایی ست

هر شیعه ایی آهوی اوست

آن یوسف مصرییتان

اندر خم یک موی اوست

لا سیف الا ذولفقار

این ذولفقار ابروی اوست

عباس اگر شد ماه ما

او قطعه ایی از روی اوست

او درب خیبر میکند

این کار یک بازوی اوست

گر حوض کوثر فاطمه ست

سر چشمه ی آن جوی اوست

در بازی عشق و جنون

میدان دل و عقل گوی اوست

از خانقاه تا میکده

هر جا که باشی کوی اوست


۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۰۱
مصطفی شالباف
نوای ســــــینه ی غـــــم بار حیدر

به ملــک عاشــــقی سردار حیدر

تمام ســرنوشت خلق با توســت

قســـیم الجنــــت والنـــــار حیــدر

تمــــام زندگی را وقـــــف حق کرد

برای عالمــــی غـــم خـــوار حیدر

هر  عاشــق یک گل بی خار باشد

گلســــــتان گــــل بی خار حیـــــدر

تمام صوت خم ها یک صدا هوست

تپــــــش های دل خمـــــار حیـــــدر

تویــــی فریاد رس بر مستـــــغیثین

تویــــی بر مستـــمندان یار ، حیدر

تو عشــــق مالــک و عــمار ، ابوذر

تو عشـــق میثــــم طـــــمار حـیدر

بخواند شـــیعه از عشـــق و ولایت

بگویـــد روی نـــــی بر دار  حیـــــدر

میان اوصــــیا یکتاســـــت حیـــــدر

میان دلبـــــــران دلــــــــدار حیــــدر

میان جمــــــع خوبـــــان بهشـــتی

پســــــندیده ترین گفتــــار ، حیـدر

به وقت پاشدن زهــــــــرای اطـــهر

بگوید یا علــــی ،کــــرار ،حیــــــدر

بگوید رمــــز هســـــتی را خـدایت

بگوید یکـــــصد و ده بـــــار حیــــدر


 

 

۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۰ ، ۱۹:۴۲
مصطفی شالباف